ما در دنیای رنگها زندگی میکنیم و تا حد بسیار زیادی به رنگها خو گرفتهایم. رنگی بودن جهان یکی از بزرگترین موهبتهای الهی است که باعث شادی و نشاط انسانها شده و موجب رسیدن به امید و آرامش میشود .
همه ی ما از وجود رنگها آگاهیم امّا آیا از تأثیر آنها بر روح ، روان ، ذهن و اندیشهمان نیز باخبریم؟ روانشناسان دریافتهاند که رنگها تأثیرات معجزه آسایی بر روح و روان انسانها داشته و علاقه به رنگهای خاص نیز گویای بسیاری از ناگفتههای ذهن و روح آنهاست .
آنچه سبب شد در این مقاله به تأثیر رنگها بپردازیم، بررسی اثرات رنگها بر خلاقیت فکری و ذهنی کودکان و رشد تفکر در آنها ست ؛ چرا که میتوان از رنگها بعنوان ابزاری در خدمت رشد تفکر بچهها استفاده کرد. قبل از هر چیز لازم است بدانیم که رنگها چطور تعریف میشوند؟ رنگ به کیفیتی گفته میشود که با آن میتوانیم اسمی برای آنچه در طیف میبینیم مثل سبز، زرد، قرمز، نارنجی و ... بگذاریم .
کودک میتواند در بازی عروسکی، انگیزهاش را متعادل نماید و انرژیهای اضافی روانی خود را تخلیه کند. البته عبارت صحیح درباره این مطلب این است که کودک در بازی عروسکی ، انرژی روانی و جسمی خود را بارور میکند و شکل مناسبی به آن میدهد .
از دیدگاه بهداشت روان، عروسک درمانی شیوه دلپذیر مداوا در قلمرو روان درمانی است. عروسک ، واسطهای پذیرفته شده از سوی بزرگسالان و کودکان در جهت ارتباط و تبادل احساس ، عاطفه و اندیشه بین این دو نسل میباشد که در برخی از کشورها به جایگاه این ابزار تربیتی، اهمیت خاص داده شده است . میتوان از این طریق، به کودک آموزش داد و اوقات فراغت او را به صورت مفید و مطلوبی پربار کرد و نکات منفی و ناسالم عاطفی، احساسی ، رفتاری و شناختی او را بهبود بخشید. در حیطهی روان پزشکی و روانشناسی بالینی کودک ، متخصص بالینی ، قادر است با استفاده از عروسکها به اطلاعات مفید بالینی جهت تشخیص مسائل روانی کودک دست یابد و بعد از تشخیص بالینی ، درمانگر طرح مناسبی را به منظور درمان از طریق بازی تهیه و در جلسات درمانی ، اجرا نماید .
روانشناسان معتقدند تهدید، بچهها را لجبازتر میکند. لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز میشود و حتی میتواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه میخواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی میکنند و یکی از اساسیترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان میشوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها میپردازند.
فرزندان ما، در واقع خود ما از لحظه تولد تا بزرگسالی با مشکلات گوناگونی روبه رو می شویم. یکی از شایع ترین این مشکلات، به ویژه در سنین قبل از دبستان ، بی اشتهایی است.عوامل بسیاری می تواند در روش غذایی و اشتهای کودک تاثیر بگذارد و ما فقط در صورتی می توانیم به او کمک کنیم که دلیل واقعی مشکل او را دریابیم و آن را بر طرف کنیم. در عین حال توجه به این نکته ضروری است که پیدایش مشکل یا ناراحتی یکی از بخشهای غیرقابل اجتناب در سیر رشد بچه هاست. قبل از هر چیز بهتر است تعریفی از اشتها ارائه کنیم.
ادامه مطلب ...
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می خواهیم، باید از سال های اولیه زندگی آن ها برای این کار برنامه ریزی کنیم ....
اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم، کودکان به بزرگسالانی خلاق تبدیل نمی شوند .
خلاقیت یعنی برقراری ارتباط بین آن چیزهایی که قبلاً ارتباطی به هم نداشت؛ این خصوصیت به نحوی معنادار در همه سنین و مراحل رشد دیده می شود. فرآیند خلاق دربرگیرنده انتخاب، استدلال و تفکر عمیق است و مستلزم خلاصه کردن اطلاعیه ادراکی و تغییر و تبدیل آن به شکلی تازه است آدم های خلاق منفعل نیستند. هر چند که ما برای خلاقیت ارزش قایلیم و می خواهیم آن را تشویق کنیم، ولی ممکن است بعضی ها کودکان خلاق را مزاحم بدانند زیرا زیاد سوال می کنند و می خواهند به جای پذیرش دیدگاه بزرگسالان اطرافشان ، امکانات دیگر را بررسی کنند .