عشق

نمی شود گفت که عشق به خودی خود خوب است یا بد . چون عواقب عشق کاملا به نوع عشق بستگی دارد . روانشناسان مختلف طبقه بندی های متنوعی از عشق ارائه کرده اند که یکی از معروفترین آنها ، تقسیم بندی روبرت اشتنبرگ از عشق است. مزیت این طبقه بندی ساده و قابل فهم بودن آن است که باعث شده حتی پدر و مادرها هم بتوانند با استفاده از آن تشخیص بدهند که فرزندشان دچار کدام نوع عشق شده و یا خود جوانها وقتی عاشق می شوند ، بتوانند ببینند عشقشان در کدام دسته بندی میگنجد و عاقبتشان به کجا میکشد.

    عناصر عشق

اشتنبرگ میگوید که عشق یک رویداد روانشناختی است که از سه عنصر اصلی تشکیل شده است . 

شور عشق : این همان حالت شورانگیز و پر هیجانی است که با تپشهای قلب و بغض و تمایل به گریه کردن شناخته می شود که موضوع خیلی از فیلمهای عاطفی همین بخش عشق است .شور عشق خودش دو قسمت است : بخش جسمانی یا همان شهوت و بخش رمانتیک که هیچ ربطی به شهوت ندارد و باعث میشود عاشق همیشه دلتنگ باشد، همانحالتی که روی پای خودمان بند نیستیم ، وقتی از فرد مورد علاقه مان دور هستیم دلمان گرفته است و وقتی به او نزدیک هستیم ،فکر میکنیم که به زودی از هم جدا می شویم و باز هم دلمان میگیرد .

شناخت و صمیمیت : این همان همگرایی ذهنی افراد است که باعث بوجود آمدن رفاقت ، همدلی و تفاهم می شود .

تعهد برای تداوم : در این حالت زن و مرد احساس می کنند تعهدی به تداوم رابطه عاطفی شان دارند یا ندارند. ما به صورت رسمی با این تعهد می گوییم ازدواج اما نه ازدواج الزاما تضمین کننده این تعهد به تداوم است  و نه عدم ازدواج معادل با عدم تعهد به تداوم است در واقع این یک عنصر ،یک مفهوم ذهنی است که ازدواج می تواند به آن سندیت بدهد .

7نوع عشق

حالا بر احساس ارتباط هر کدام ازاین عناصر ، انواع عشق و رابطه شکل می گیرد . این عناصر ممکن است هر کدام به تنهایی وجود داشته باشند

     1 - در عشق طوفانی یا عشق در یک نگاه ، فقط یکی از سه راس مثلث ، یعنی شور عشق وجود دارد ، نه شناختی هست و نه تعهدی به تداوم ارتباط .

     2 - اگر فقط عنصر صمیمیت و شناخت بین دو نفر وجود داشته باشد، بدون شور عشق و تعهد به تداوم ، رابطه یک رفاقت صرف است .

     3 - گاهی اوقات هم از این سه راس مثلث ، تنها تعهد به تداوم است که مجود دارد ، مثل زن و مردهایی که بدون عشق و بدون شناخت با هم ازدواج میکنند که به این رابطه می گویند عشق تو خالی . در حالتهای دیگر ممکن است دو تا از عناصر با هم وجود داشته باشند .

4 - وقتی صمیمیت و شور عشق با هم بوجود بیایند ، یعنی دو نفر همدیگر را بشناسند و احساس پر شوری هم داشته باشند و تعهدی به تداوم رابطه نداشته باشند ، عشق رمانتیک یا عشق تابستانی شکل می گیرد . در این حالت یک ضلع مثلث شکل گرفته است .

5 - وقتی راس صمیمیت را به راس تعهد وصل کنیم یک ضلع مثلث ، یعنی عشق رفیقانه بوجود می آید . در این حالت زن و مرد همدیگر را می شناسند و می خواهند رابطه را ادامه دهند . این حالت بین دو همکار و دو همکلاسی میتواند اتفاق بیافتد ، مثلا صمیمیت بین ماری کوری پیر کوری شاید از همین نوع رابطه بوده است .

     6 - شکل دیگر عشق ، رابطه ای است که در آن شور عشق بلافاصله با تعهد به تداوم گره می خورد ، مثل کسانی که در یک نگاه عاشق می شوند و بلافاصله ازدواج می کنند . به این نوع عشق ، عشق ابلهانه می گویند ، چون در آن شناخت و صمیمیتی وجود ندارد . این هم ضلع دیگر مثلث عشق است .

7 - و حالت نهایی ، حالتی است که هر سه عنصر همزمان وجود داشته باشند که این عشق ، عشق کامل است . در این حالت هر سه ضلع مثلث شکل گرفته است .

کدام عشق موفق تر است

آمار و ارقام نشان داده از هفت حالت عشق ، آن مواردی موفقتر است که عنصر شناخت و صمیمیت در آن وجود دارد . بین 80 تا 85 درصد افرادی که در دراز مدت ازدواج موفقی داشته اند ، کسانی بودند که بهترین دوست خودشان را به عنوان شریک زندگی انتخاب کرده اند .

منحنی های عشق نشان می دهند که روابطی که عنصر اصلی شان شور عشق است ، بعد از وصال یا ازدواج دو جوان 6 ماه تا یکسال بعد به اوج می رسند و بین 3 تا 4 سال بعد افت میکنند و به حداقل می رسند. یعنی شور عشق نه شرط لازم و نه شرط کافی برای خوشبختی زوج هاست . از طرف دیگر آمار و ارقام ثابت کرده که عشق های اول آدمها ، اغلب عشقهای ناقص و نا پخته ای هستند که اگر به ازدواج منجر شوند ، در بسیاری از موارد ازدواجی ناموفق خواهد بود .

روانشناسان می گویند عشق احساسی است که با گذر زمان یک سیر تکاملی را طی میکند و عشق اول معمولا ناقص ترین و سطحی ترین عشق است . دختر و پسر های جوان وقتی عاشق می شوند معمولا 3 مولفه را برای عشق شان ذکر می کنند که تقریبا هر 3 تا غلط است . آنها گمان میکنند که احساس منحصر به فردی را تجربه می کنند و هیچ کس در طول تاریخ چنین عشق پور شوری را نداشته که اشتباه است چون همه همین احساس را دارند . دوم این که فکر می کند فقط عاشق همین فرد هستند و اگر او برود دیگر هیچ وقت عاشق هیچ کس نخواهند شد. در حالی که آمار نشان داده وقتی یک جوان شانزده هفده ساله یک عشق نافرجام را پشت سر می گذارد ، اگر پسر باشد به طور متوسط 3 سال بعد دوباره عاشق می شود و اگر دختر باشد ، 5 سال بعد و سوم این که جوان های کم سن و سال فکر می کنند که عشق شان ابدی است در حالی که تحقیقات ثابت کرده که در اکثر موارد شور عشق بعد از وصل حدود 6 ماه تا یکسال بیشتر دوام نمی آورد و بعد ، آن چه باقی می ماند صمیمیت و رفاقت است .

عشق از نگاه زنان و مردان

طبق نتایج مطالعات مختلف ، رویکرد زن و مرد بر عشق متفاوت است. به این ترتیب که مردها زودتر از زنها عاشق میشوند و بر خلاف تصور عامه مردم شکل عشق مردان در آقایان رمانتیک تر و طوفانی تر است. طبق آمار 25 درصد مردها و فقط 15 درصد زن ها قبل از چهارمین ملاقاتشان عاشق می شوند و 50 درصد خانمها برای اینکه احساس کنند کسی را دوست دارند ، به بیش از 20 ملاقات احتیاج دارند . یعنی عشق در خنمها دیرتر شکل می گیرد و با دوامتر است چون جنس اش منطقی تر از عشق آقایان است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد